احکام اموات
زیارت اهل قبور زیارت قبور مؤمنان ثواب بسیاری دارد و موجب عبرت , آگاهی , زهد,بیمیلی به دنیا و رغبت به آخرت میشود. عاقل آن است که مرگ و ناپایداری دنیا را از یاد نبرد و به خاطر داشته باشد که به زودی به کاروان اموات ملحق گشته و دستش از عمل کوتا
زيارت اهل قبور
زيارت قبور مؤمنان ثواب بسياري دارد و موجب عبرت , آگاهي , زهد,بيميلي
به دنيا و رغبت به آخرت ميشود.
عاقل آن است كه
مرگ و ناپايداري دنيا را از ياد نبرد و به خاطر داشته باشد كه به زودي به
كاروان اموات ملحق گشته
و دستش از عمل كوتاه ميشود.
در حديث است كه ارواح مؤمنان هر جمعه
به آسمان دنيا يآيند و در مقابل
خانه هاي خود با آواي غمانگيز صدا ميزنند كه اي پدر و مادر و اي
فرزندان و اي خويشاوندان و حساب آن بر عهده ما و نفعش
از آن شماست , به ما بدهيد.
بر ما ترحم كنيد به درهمي يا قرص ناني
يا جامه اي , خداوند شما را با
جامه هاي بهشتي بپوشاند... واي بر ما اگر آنچه را داشتيم در راه خدا انفاق
ميكرديم امروز محتاج شما نبوديم .
سپس با حسرت و پشيماني بر ميگردند در حالي كه با صداي بلند
ميگويند صدقه مردگان را زود بفرستيد.
(مسأ له 2934) زيارت
قبور مؤمنان هميشه و به خصوص در روز پنجشنبه مستحب است و مستحب
است هفت مرتبه سوره انا انزلناه
و سه مرتبه هر يك از سورهاي حمد, قل اعوذ برب الفلق , قل اعوذبرب
الناس و قل هو اللّه احد
و سه مرتبه آية الكرسي را بخواند و ثواب آن را به مردگان هديه كند.
نماز وحشت
(مسأ له 2935) مستحب است در شب اول قبر, دو ركعت نماز براي ميت بخوانند
و دستور آن اين است كه , در ركعت اول بعد از
حمد يك مرتبه آية الكرسي و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره انا
انزلناه بخوانند و بعد ازسلام نماز
بگويند: أ للهم صل علي محمد و آل محمد وابعث ثوابها إ لي قبر
فلان (1).
(مسأ له 2936) نماز
وحشت را در هر موقع از شب اول قبر ميشود خواند, ولي بهتر است در اول شب
بعد از نماز عشأ خوانده شود.
(مسأ له 2937) اگر بخواهند
ميت را به شهر دوري ببرند, يا به جهت ديگر دفن او تأ خير بيفتد, نماز
وحشت راتا شب اول قبر تأ خير بياندازند.
نبش قبر نبش قبر به معناي كندن و
از هم گشودن قبر است و معيار حرمت آن اين است كه يا جسد پيدا شود و يا
عرفا بياحترامي به ميت باشد.
(مسأ له 2938) شكافتن
و تخريب قبر مسلمان حرام است .
مگر آنكه بدنش ازبين رفته و خاك شده باشد.
(مسأ له 2939) شكافتن و تخريب
قبر امامزاده ها, شهدأ , علمأ و صلحأ درصورتي كه زيارتگاه شده باشد,
حرام است .
بلكه بنابر احتياط در غير اين صورت نيز جايز نيست .
(مسأ له 2940) شكافتن قبر در چند مورد حرام نيست :
1 ـ ميت
در زمين غصبي يا كفن غصبي دفن شده باشد و صاحب آنها رضايت ندهد.
2 ـ ميت بدون غسل يا كفن
دفن شده باشد يا غسل و كفن او درست انجام نشده باشد و يا رو به قبله
نباشد در اينگونه موارد اگر
شكافتن قبر موجب بياحترامي به ميت و يا موجب اذيت مردم نباشد, قبر را
نبش ميكنند.
3
ـ در جائي كه بياحترامي به اوست دفن شده باشد مثل محل زباله و خاكروبه .
4 ـ براي اثبات يك مطلب
شرعي كه اهميت آن از شكافتن قبر بيشتر است مثل نجات بچه زنده اي كه
در رحم اوست
5 ـ اگر بترسند درنده يا سيل يا دشمن به قبر او آسيب برساند.
6 ـ بخواهند قسمتي از بدن
ميت را كه با او دفن نشده است به آن ملحق كنند.
دراين مورد بايد به
گونه اي عمل كنند كه بدن ميت ديده نشود(2).
ارث
ارث يعني استحقاق شخصي از مال شخص مرده يا حقي از حقوق شرعي
او.
(3) نحوه تقسيم ارث به طور مبسوط در قرآن ذكر
شده است .
نكته قابل توجه اينكه خداوند سبحان چهار مرتبه ميفرمايد قبل
از تقسيم ارث بايد به وصيت ميت
عمل شود و بدهيهاي او پرداخت شود.
اين تأ كيدهاي پي در پي حاكي
از اهميت اداي حقوق مردم است .
(مسأ له 2941) كساني كه در اثر خويشي ارث ميبرند سه دسته هستند:
دسته اول : پدر و مادر و اولاد ميت
و با نبودن اولاد, اولاد اولاد هر چه پايين روند هر كدام آنان به ميت
نزديكتر
است ارث ميبرد و تا يك نفر از اين دسته هست دسته دوم ارث نميبرند.
دسته دوم : جد يعني پدر
بزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جده يعني مادربزرگ و مادر او هر چه بالا
پدري باشند يا مادري و خواهر
و برادر و با نبودن برادر و خواهر, اولاد آنها هر كدام كه به ميت رود,
نزديكتر
است ارث ميبرد و تا يك نفر از اين دسته وجود دارد, دسته سوم ارث نميبرد.
دسته سوم : عمو و عمه و دائي
و خاله هر چه بالا روند و اولاد آنان هر چه پايين روند و تا يك نفر از
عموها و عمه ها و دائيها و خاله هاي
ميت زنده اند, اولاد آنان ارث نميبرند ولي اگر ميت از يك سوعموي
پدري و يا عمه پدري و يا خاله
پدري و يا فقط مادري و از سوي ديگر پسر عموي پدر و مادري و يا پسر
خاله پدر و مادري و يا
پسر عمه پدر و مادري داشته باشد, و غير از اينها وارثي نداشته باشد, بنابر
احتياط, اينها بايد با هم صلح كنند.
(3
(مسأ له 2942) اگر عمو و عمه و دائي
و خاله خود ميت و اولاد آنان و اولاداولاد آنان نباشند, عمو و عمه
و دائي و خاله پدر و مادر ميت
ارث ميبرند و اگر اينها نباشند اولادشان ارث ميبرند و اگر اينها هم
نباشند عمو
و عمه و دائي و خاله جد و جده ميت و اگر نباشند, اولادشان ارث ميبرند.
ارث طبقه اول
(مسأ له 2943) اگر وارث فقط يك نفر از دسته اول باشد مثلا پدر يا
مادر يا يك پسر يا يك دختر باشد, همه مال ميت به او ميرسد
و اگر چند پسر يا چند دختر باشند, همه مال به طور مساوي بين آنان
قسمت ميشود, و
اگر يك پسر و يك دختر باشد مال را سه قسمت ميكنند, دو قسمت را پسر و يك
قسمت را دختر ميبرد
و اگر چند پسر و چند دختر باشند, مال را طوري قسمت ميكنند كه هر پسري
دو برابر دختر ببرد.
(مسأ له 2944) اگر وارث
فقط پدر و مادر باشند, مال سه قسمت ميشود, دو قسمت آن را پدر و يك
قسمت را مادر ميبرد ولي
اگر ميت دو برادر, يا چهار خواهر, يا يك برادر و دو خواهر داشته باشد كه
همه آنان پدري و مادري و يا
فقط پدري باشند يعني پدر آنان با پدر ميت يكي باشد, خواه مادرشان هم
با مادر ميت يكي باشد يا نه , اگر
چه تا ميت پدر و مادر دارد اينها ارث نميبرند,اما به خاطر وجود اينها,
مادر يك ششم مال را ميبرد و بقيه را به پدر ميدهند.
(مسأ له 2945) اگر وارث
فقط پدر و مادر و يك دختر باشد, چنانچه ميت دوبرادر يا چهار خواهر يا يك
برادر و دو خواهر پدري
نداشته باشد, مال را پنج قسمت ميكنند, پدر و مادر, هر كدام يك قسمت و
دختر سه قسمت آن را ميبرد
و اگر دو برادر يا چهار خواهر يا يك برادر و دو خواهر پدري داشته باشد,
مال را شش قسمت
ميكنند, پدر و مادر, هر كدام يك قسمت و دختر سه قسمت ميبرد و در يك
قسمت باقي مانده , پدر و
مادر و دختر بنابر احتياط باهم مصالحه كنند, اگر دختر صغيره نباشد و الا
سهم او را ميدهندو پدر و مادر در بقيه صلح ميكنند.
(مسأ له 2946) اگر وارث
فقط پدر و مادر و يك پسر باشند, مال را شش قسمت ميكنند, پدر و مادر هر
كدام يك قسمت و پسر چهار
قسمت آن را ميبرد و اگرچند پسر يا چند دختر باشند, آن چهار قسمت را
بطور مساوي بين خودشان
قسمت ميكنند و اگر پسر و دختر باشند, آن چهار قسمت را طوري تقسيم
ميكنند كه هر پسري دو برابر دختر ببرد.
(مسأ له 2947) اگر وارث
فقط پدر و يك پسر يا مادر و يك پسر باشد مال راشش قسمت ميكنند.
يك
قسمت آن را پدر يا مادر و پنج قسمت را پسر ميبرد.
(مسأ له 2948) اگر وارث
فقط پدر يا مادر و پسر و دختر باشد, مال را شش قسمت ميكنند, يك قسمت
آن را پدر يا مادر
ميبرد, و بقيه را طوري قسمت ميكنند كه هر پسري دو برابر دختر ببرد.
(مسأ له 2949) اگر وارث
فقط پدر و يك دختر, يا مادر و يك دختر باشد, مال را چهار قسمت ميكنند,
يك قسمت آن را پدر يا مادر و بقيه را دختر ميبرد.
(مسأ له 2950) اگر وارث
فقط پدر و چند دختر يا مادر و چند دختر باشد, مال را پنج قسمت ميكنند,
يك قسمت را پدر يا مادر
ميبرد و چهار قسمت را دخترها بطور مساوي بين خودشان قسمت ميكنند.
(مسأ له 2951) اگر ميت
اولاد نداشته باشد, نوه پسري او اگر چه دختر باشد,سهم پسر ميت را ميبرد و
نوه دختري او اگر
چه پسر باشد, سهم دختر ميت راميبرد.
مثلا اگر ميت يك پسر از دختر خود و يك
دختر از پسرش داشته
باشد, مال را سه قسمت ميكنند, يك قسمت را پسر دختر و دو قسمت را به دختر
پسر ميدهند.
ارث طبقه دوم
(مسأ له 2952) دسته دوم از كساني كه در اثر خويشي ارث ميبرند جد
يعني پدر بزرگ و جده يعني مادر بزرگ و برادر
و خواهر ميت است و اگر برادر و خواهر نداشته باشد, اولادشان ارث ميبرند.
(مسأ له 2953) اگر وارث فقط
يك برادر يا يك خواهر باشد, همه مال به او ميرسد و اگر چند برادر پدر
و مادري , يا چند خواهر پدر
و مادري باشند, مال به طور مساوي بين آنان قسمت ميشود و اگر برادر
و خواهر پدر و مادري با هم
باشند, هر برادري دو برابر خواهر ميبرد, مثلا اگر دو برادر و يك خواهر پدر
و مادري داشته باشد, مال
را پنج قسمت ميكنند, هر يك از برادرها دو قسمت و خواهر يك قسمت آن
را ميبرد.
(مسأ له 2954) اگر ميت
برادر و خواهر پدر و مادري داشته باشد, برادر و خواهر پدري كه از مادربا ميت
جدا است ارث نميبرد.
و اگر
برادر و خواهر پدر و مادري ندارد چنانكه فقط يك خواهر يا يك برادر
پدري داشته باشد همه مال
به او ميرسد و اگر چند برادر يا چند خواهر پدري داشته باشد, مال به طور
مساوي بين آنان قسمت
ميشود و اگر هم برادر و هم خواهر پدري داشته باشد, هر برادري دو برابر
خواهر ميبرد.
(مسأ له 2955) اگر وارث
فقط يك خواهر يا يك برادر مادري باشد كه از پدر باميت جداست , همه مال به
او ميرسد و اگر چند برادر
مادري يا چند خواهر مادري يا چند برادر و خواهر مادري باشند, مال به طور
مساوي بين آنان قسمت ميشود.
(مسأ له 2956) اگر ميت
برادر و خواهر پدر و مادري و برادر و خواهر پدري و يك برادر يا يك خواهر
مادري داشته باشد, برادر
و خواهر پدري ارث نميبرند و مال را شش قسمت ميكنند, يك قسمت آن رابه
برادر يا خواهر مادري و
بقيه را به برادر و خواهر پدر و مادري ميدهند و هر برادري دو برابر خواهر
ميبرد.
(مسأ له 2957) اگر ميت
برادر و خواهر پدر و مادري و برادر و خواهر پدري و برادر و خواهر مادري
داشته باشد, برادر و خواهر
پدري ارث نميبرد و مال را سه قسمت ميكنند, يك قسمت آن را برادر و
خواهر مادري بطور مساوي
بين خودشان قسمت ميكنند و بقيه را به برادر و خواهر پدر و مادري
ميدهند و هر برادري دو برابر خواهر ميبرد.
(مسأ له 2958) اگر وارث
فقط برادر و خواهر پدري و يك برادر مادري يا يك خواهر مادري باشد, مال
را شش قسمت ميكنند, يك
قسمت آن را برادر يا خواهر مادري ميبرد و بقيه را به برادر و خواهر پدري
ميدهند و هر برادري دو برابر خواهر ميبرد.
(مسأ له 2959) اگر وارث
فقط برادر و خواهر پدري و چند برادر و خواهرمادري باشد, مال را سه قسمت
ميكنند يك قسمت آن را برادر و
خواهر مادري بطور مساوي بين خودشان قسمت ميكنند و بقيه را به
برادر و خواهر پدري ميدهند و هر برادري دو برابر خواهر ميبرد.
(مسأ له 2960) اگر وارث ميت
فقط برادر و خواهر و زن او باشد, زن ارث خود را به تفصيلي كه گفته
ميشود ميبرد و خواهر و برادر
به طوري كه در مسائل گذشته گفته شد ارث ميبرند.
و نيز اگرزني بميرد
و وارث او فقط خواهر وبرادر
و شوهر او باشد, شوهر نصف مال را ميبرد و خواهر و برادر به طوري كه در
مسائل پيش گفته شد ارث ميبرند.
ولي براي آنكه زن يا شوهر ارث ميبرد از سهم برادر و خواهر مادري
چيزي كم نميشود و از سهم
برادر وخواهر پدر و مادري يا پدري كم ميشود مثلا اگر وارث شوهر و برادر
و خواهر مادري و برادر
و خواهر پدر و مادري او باشد, نصف مال به شوهر ميرسد و يك قسمت از سه
قسمت اصل مال را به برادر و خواهر
مادري ميدهند و آنچه ميماند مال برادر و خواهر پدر و مادري
است ,پس اگر همه مال او شش ميليون
تومان باشد, سه ميليون تومان به شوهر و دو ميليون تومان به
برادر و خواهر
مادري و يك ميليون تومان به برادر و خواهر پدر مادري ميدهند.
(مسأ له 2961) اگر ميت خواهر
و برادر نداشته باشد, ارث آنان را به اولادشان ميدهند و سهم برادر زاده
وخواهر زاده مادري به طور
مساوي بين آنان قسمت ميشود و سهمي كه به برادر زاده و خواهر زاده
پدري ياپدر و مادري
ميرسد به سه قسمت تقسيم ميشود يك قسمت را دختر و يك قسمت را پسر و در
يك قسمت ديگر بنابر احتياط
با هم مصالحه كنند و به همين ترتيب اگر تعداد آنها بيشتر باشد.
(مسأ له 2962) اگر وارث
فقط يك جد يا يك جده است , چه پدري باشد يا مادري همه مال به او ميرسد
و با بودن جد ميت , پدر جد ميت ارث نميبرد.
(مسأ له 2963) اگر وارث فقط
جد و جده پدري باشد, مال سه قسمت ميشود,دو قسمت را جد و يك
قسمت را جده ميبرد و
اگر جد و جده مادري باشد, مال را بطور مساوي بين خودشان قسمت ميكنند.
(مسأ له 2964)
اگر وارث فقط يك جد يا جده پدري و يك جد يا جده مادري باشد مال سه قسمت
ميشود, دو قسمت را جد يا جده پدري و يك قسمت را جد يا جده مادري ميبرد.
(مسأ له 2965) اگر
وارث جد و جده پدري و جد و جده مادري , باشد مال سه قسمت ميشود.
يك قسمت
آن را جد و جده مادري
به طور مساوي بين خودشان قسمت ميكنند و دو قسمت آن را به جد و جده
پدري ميدهند و جد دو برابر جده ميبرد.
(مسأ له 2966) اگر وارث
ميت فقط زن و جد و جده پدري و جد و جده مادري او باشد, زن ارث خود را
به تفصيلي كه گفته ميشود
ميبرد و يك قسمت از سه قسمت اصل مال را به جد و جده مادري ميدهند
كه بطور مساوي بين خودشان
قسمت ميكنند و بقيه را به جد و جده پدري ميدهند و جد دو برابرجده
ميبرد و اگر وارث شوهر
و جد و جده باشد, شوهر نصف مال را ميبرد و جد و جده به دستوري كه در
مسائل گذشته گفته شد ارث ميبرند.
(مسأ له 2967) در اجتماع
برادر يا خواهر يا برادرها يا خواهرها با جد يا جده يا اجداد يا جدات چند
صورت است : (اول ) اين
كه هر يك از جد يا جده و برادر يا خواهر همه از طرف مادر باشند, در اين
صورت مال بين آنها به
صورت مساوي تقسيم ميشود, اگر چه از حيث ذكورت و انوثت مختلف باشند.
(دوم ) اين كه همه آنها
از طرف پدر باشند, در اين صورت نيز مال بين آنها به طور مساوي تقسيم
ميشود در فرضي كه همه ذكور
يا همه اناث باشند, و اگر مختلف باشند هر ذكري دو مقابل انثي ميبرد.
(سوم ) اين كه هر يك
از جد يا جده از طرف پدر باشد و برادر يا خواهر از طرف پدر و مادر باشد, در اين
صورت برادر يا خواهر پدري
ميت اگر با برادر يا خواهر پدر و مادري جمع شود, پدري تنها ارث نميبرد.
(چهارم ) اين كه اجداد ياجدات ,بعضي
از آنان پدري باشد و بعضي مادري , چه همه ذكور باشند يا اناث
يا مختلف , و برادرها يا
خواهرها نيزچنين باشند, در اين صورت از براي خويشان مادري از برادرها و
خواهرها و انوثت و اجداد و جدات يك سوم
از تركه است , و به طور مساوي بين آنها تقسيم ميشود, اگر
چه ازجهت ذكورت مختلف
باشند, و از براي خويشان پدري دوسوم از تركه است كه به هر ذكري دو
مقابل انثي داده ميشود, و اگر
اختلاف بين آنها نباشد و همه ذكور يا همه اناث باشند, به طور مساوي
بين آنها تقسيم ميشود.
(پنجم )
اين كه جد ياجده از طرف پدر با برادر يا خواهر از طرف مادر جمع
شود,در اين صورت برادر يا خواهر
در فرضي كه يكي باشد يك ششم از مال را ميبرد, و اگر متعدد
باشنديك سوم ارث به طورمساوي
بين خودشان تقسيم مينمايند, و باقي مانده مال جد يا جده است ,و
اگر جد و جده هر دو باشند,
جد دو مقابل جده ميبرد.
(ششم ) اين كه جد يا جده از طرف مادر با برادر
از طرف پدر جمع شود,
در اين صورت از براي جد يا جده يك سوم است اگر چه يكي باشد, و دو سوم آن
از براي برادر است اگر
چه متعدد نيز يكي باشد, و اگر با آن جد يا جده خواهر از طرف پدر باشد, در
صورتي كه يكي باشد نصف
را ميبرد, و اگر باشد دو سوم را ميبرند, و در هر صورت از براي جد و يا جده
يك سوم است , و بنابراين اگر خواهر
يكي باشد يك ششم از تركه زايداز فريضه ميماند, وبنابر احتياطبايد
مصالحه شود.
(هفتم ) اين كه
اجداد يا جدات بعضي از آنها پدري وبعضي از آنها مادري , و با آنها برادر يا
خواهر پدري باشد, چه
يكي باشد يا متعدد, در اين صورت ا براي جد يا جده مادري يك سوم است , و با
تعدد به طور مساوي بين
آنها تقسيم ميشود اگر چه از حيث ذكورت و انوثت مختلف باشند, و از براي
جد يا جده پدري و برادر
يا خواهر پدري دو سوم از تركه است , و با اختلاف ازحيث ذكورت و انوثت با
تفاضل , و بدون اختلاف به طورمساوي
قسمت ميشود, واگر برارد يا خواهر مادري باشد, از براي جد يا
جده مادري با برادر يا خواهر
مادري يك سوم است كه به طوربا آن اجداد ياجدات مساوي بين آنها
تقسيم ميشود اگر چه از
حيث ذكورت و بين آنان در صورت اختلاف با تفاضل , وگرنه به طور مساوي
تقسيم ميشود.
(هشتم )اين كه برادرها
يا خواهرها بعضي از آنها پدري و بعضي از آنها مادري ,و با آنها جد
يا جده پدري باشد, در
اين صورت از براي برادر يا خواهر مادري يك ششم تركه است اگر يكي باشد, و
يك سوم از ان است اگر متعددباشند,
و به طور مساوي بين آنها تقسيم ميشود, و از براي برادر يا خواهر
پدري با جديا جده پدري باقي
آن تركه است , و به طور مساوي بين آنها تقسيم ميشود درصورتي كه از
حيث ذكورت و انوثت مختلف
نباشند, و در صورت اختلاف به تفاضل بين آنها تقسيم ميشود, و اگر با
آن برادرها يا خواهرها جد يا
جده مادري باشد, از براي جد يا جده مادري با برارد يا خواهر مادري يك
سوم است , و به طور مساوي بين
آنها تقسيم ميشود, و از براي برادر يا خواهر پدري دو سوم است , و بين
آنها در صورت اختلاف
از حيث ذكورت و انوثت با تفاضل , و در صورت عدم اختلاف به طور مساوي
تقسيم ميشود.
(مسأ له 2968) در صورتي كه
ميت برارد يا خواهر دارد, برادر زاده يا خواهرزاده اوارث نميبرد, ولي اين
حكم در جايي كه ارث برادر
زاده يا خواهرزاده با ارث برادر يا خواهر مزاحمت نكند جاري نيست , مثلا
اگر ميت برادر پدري
و جد مادري داشته باشد, برادر پدري دو ثلث و جد مادري يك ثلث ارث ميبرد, و
در اين صورت
اگر ميت پسر برادر مادري نيز داشته باشد, پسر برادر با جد مادري در ثلث شريك
ميباشند.
ارث طبقه سوم
(مسأ له 2969) دسته سوم عمو و عمه و دائي و خاله و اولاد آنان است
كه اگر ازطبقه اول و دوم كسي نباشد, اينها ارث ميبرند.
(مسأ له 2970) اگر وارث فقط يك
عمو يا يك عمه است , چه پدر و مادري باشد يعني با پدرميت ازيك
پدرو مادر باشد, يا پدري باشد يا
مادري , همه مال به او ميرسد و اگر چند عمو يا چند عمه باشند و همه
پدر و مادري يا همه پدري باشند,
مال بطور مساوي بين آنان قسمت ميشود و اگر عمو و عمه هر دو
باشندو همه پدر و مادري يا
همه پدري باشند, بنابر احتياط بايد با هم مصالحه كنند مثلا اگر وارث دو
عمو و يك عمه باشد,مال را
پنج قسمت ميكنند, يك قسمت را به عمه ميدهند و چهار قسمت را عموها
بطور مساوي بين خودشان قسمت
ميكنند و در دو قسمت ديگر بايد بنابر احتياط عموها و عمه با هم
مصالحه كنند.
(مسأ له 2971) اگر وارث فقط
چند عموي مادري يا چند عمه مادري باشد مال به طور مساوي بين آنان
قسمت ميشود ولي اگر فقط
چند عمو و عمه مادري داشته باشد بنابر احتياط بايد با هم صلح كنند.
(مسأ له 2972) اگر وارث
عمو و عمه باشد و بعضي پدري و بعضي مادري وبعضي پدر و مادري باشند,
عمو وعمه پدري ارث
نميبرند پس اگر ميت يك عمو يا يك عمه مادري داشته باشد, مال را شش
قسمت ميكنند, يك قسمت را به عمو
يا عمه مادري و بقيه را به عمو و عمه پدر و مادري ميدهندوبنابر
احتياط بايد عموي پدر و مادري
با عمه پدر و مادري در تقسيم صلح كنند و اگر هم عمو و هم عمه
مادري دارد, مال را سه قسمت ميكنند
دو قسمت را به عمو و عمه پدر و مادري ميدهند و بنابر احتياط
بايد عمو و عمه در
تقسيم باهم صلح كنند و يك قسمت را به عمو و عمه مادري ميدهند.
(مسأ له 2973) اگروارث فقط يك دائي
يا يك خاله باشد, همه مال به او ميرسد و اگر هم دائي و هم خاله
باشد و همه پدر و مادري يا
پدري يا مادري باشند, بنابر احتياط بايد در تقسيم با يكديگر صلح كنند.
(مسأ له 2974) اگر وارث فقط
يك دائي يا يك خاله مادري و دايي و خاله پدر و مادري و دايي و خاله
پدري باشد, مال را شش قسمت
ميكنند, يك قسمت را به دايي يا خاله مادري ميدهند و بنابر احتياط
بقيه را بايد
دايي و خاله پدر و مادري و دايي و خاله پدري با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 2975) اگر وارث فقط
دايي و خاله پدري و دايي و خاله مادري و دايي و خاله پدر ومادري باشد,
بايدمال را سه قسمت كنند,
يك قسمت آن را به دايي و خاله مادري و بقيه را به دايي وخاله پدر و
مادري و دايي و خاله
پدري ميدهند و بنابر احتياط همه بايد در تقسيم با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 2976) اگر وارث , يك دايي
يا يك خاله و يك عمو يا يك عمه باشد مال را, سه قسمت ميكنند,
يك قسمت را دايي يا خاله و بقيه را عمو يا عمه ميبرد.
(مسأ له 2977) اگر وارث , يك دايي
يا يك خاله و عمو و عمه باشد چنانچه عمو و عمه پدر و مادري يا
پدري باشند, مال را سه قسمت ميكنند,
يك قسمت را دايي يا خاله ميبردو بقيه را عمو وعمه ميبرند و
بنابراحتياط بايد در تقسيم با هم صلح كنند.
(مسأ له 2978) اگر وارث , يك دايي
يا يك خاله و يك عمو يا يك عمه مادري و عمو و عمه پدر و مادري
يا پدري باشد, مال را سه قسمت ميكنند,
يك قسمت آن را به دايي يا خاله ميدهند و بقيه ورثه بايد در
دو قسمت باقي مانده بنابر احتياط با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 2979) اگر وارث يك دايي
يا يك خاله و عمو و عمه مادري و عمو و عمه پدر و مادري يا پدري
باشد, مال را سه قسمت ميكنند
يك قسمت را دايي يا خاله ميبرد و بقيه ورثه بنابر احتياط بايد در دو
قسمت باقي مانده با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 2980) اگر وارث
چند دايي و چند خاله باشد كه همه پدر و مادري يا پدري يا مادري باشند و
عمو و عمه هم داشته باشد, مال
سه سهم ميشود دو سهم آن به عمو و عمه و يك سهم آن به داييها و
خاله ها
ميرسد كه بنابر احتياط بايد در تقسيم همه با هم مصالحه نمايند.
(مسأ له 2981) اگر وارث دايي يا
خاله مادري و چند دايي و خاله پدر و مادري يا پدري و عمو و عمه باشد,
مال سه قسمت ميشود, دو قسمت
آن را به عمو و عمه ميدهند كه بنابر احتياط با هم مصالحه كنند و
همه داييهاو خاله ها چ پدر و مادري
يا پدري و يا مادري بايد بنابر احتياط در يك قسمت باقيمانده با هم
مصالحه كنند.
(مسأ له 2982) اگر ميت , عمو و
عمه و دايي و خاله نداشته باشد, مقداري كه به عمو و عمه ميرسد, به
اولاد
آنان و مقداري كه به دايي و خاله ميرسد, به اولاد آنان داده ميشود.
(مسأ له 2983) اگر وارث ميت عمو و
عمه و دايي و خاله پدر و عمو و عمه و دايي و خاله مادر او باشند,
مال سه سهم ميشود يك سهم
آن مال عمو و عمه و دايي و خاله مادر ميت است كه در تقسيم بنابر
احتياط بايد با هم مصالحه كنند
و دو سهم ديگر آن را سه قسمت ميكنند يك قسمت را به دايي و خاله
پدرميت ميدهند با هم بنابر احتياط
بايد مصالحه كنند و دو قسمت ديگر آن را به عمو و عمه پدر ميت
ميدهند كه آنها نيز بنابراحتياط بايد با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 2984) كسي كه
دو نسبت در او جمع باشد به هر دو سبب ارث ميبرد,مثل اينكه كسي هم پسر
عموي پدري باشد و هم پسر
دايي مادري , يا كسي هم شوهر ميت باشد و هم پسر عموي او, يا زني هم
عمه پدري ميت باشد و هم خاله
مادري او, مگر آنكه دو نسبت او در دو طبقه باشد, مثل اينكه هم برادر
مادري باشدو هم پسر عمو كه فقط ارث برادر بودن را ميبرد.
ارث زن و شوهر
(مسأ له 2985) اگر زني بميرد و اولاد نداشته باشد, نصف همه مال را شوهر
او و بقيه را ورثه ديگرميبرد و اگراز آن شوهر يا از شوهر
ديگر اولاد داشته باشد, يك چهارم همه مال را شوهر و بقيه را ورثه ديگر
ميبرند.
(مسأ له 2986) اگرمردي بميرد و
اولاد نداشته باشد, يك چهارم مال او را زن و بقيه را ورثه ديگرميبرند
و اگر ازآن زن يا زن ديگر اولاد
داشته باشد, يك ميبرد ولي از زمين و قيمت آن در صورتي كه از ميت
فرزند نداشته باشد ارث نميبرد
و نيز از خود هوايي ارث نميبرد مثل بنا و درخت و فقط از قيمت هوايي
ارث ميبرد.
و نسبت به زراعت در
اينكه از خود آن ارث ببرد يا از قيمت آن , بايد با هم مصالحه كنند و در
صورتي كه زن از ميت فرزند
داشته باشد نسبت به ارث او از زمين و درخت و ساير چيزهاي غير منقول ,
بايد بنابر احتياط با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 2987) اگر زن بخواهد
در چيزي كه از آن ارث نميبرد تصرف كند, بايد از ورثه ديگر اجازه و نيز
ورثه تا سهم زن را نداده اند, نبايد
در بنا و چيزهايي كه زن از قيمت آنها ارث ميبرد بدون اجازه اوتصرف
كنندوچنانچه پيش
از دادن سهم زن اينها را بفروشند معامله نسبت به سهم او فضولي است .
(مسأ له 2988) اگر بخواهند بنا
و درخت و مانند آن را قيمت نمايند, بايد در موقع قيمتگذاري يك بار
طوري قيمت بگذارند كه اگر بخواهند
مجاني بماند و يك بار هم طوري كه اگر بخواهند اجاره بدهند و
بايد در ما به التفاوت بنابر احتياط با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 2989) اگر ميت
بيش از يك زن داشته باشد, چنانچه اولاد نداشته باشد, يك چهارم مال , و اگر
اولادداشته باشد, يك
هشتم مال به شرحي كه گفته شد, بطور مساوي بين زنهاي عقدي او قسمت
ميشود, اگرچه شوهر با هيچ يك
از آنان يا بعضي از آنان آميزش نكرده باشد, ولي اگر در مرضي كه در اثر
آن از دنيا رفته , زني را عقد كرده
و با او آميزش نكرده باشد, آن زن از او ارث نميبرد وحق مهر هم ندارد.
ولي اگر در آن مرض به علت
ديگري از بين برود, احتياط آن است كه آن زن و ساير ورثه با هم مصالحه
كنند.
(مسأ له 2990) اگر زن در
حال مرض , شوهر كند و به همان مرض بميرد, شوهرش اگر چه با او نزديكي
نكرده باشد, از او ارث ميبرد.
(مسأ له 2991) اگر مرد,
زن را به ترتيبي كه در احكام طلاق گفته شد طلاق رجعي بدهد و زن در بين
عده بميرد,شوهر از او ارث ميبرد.
و نيز اگر شوهر در بين عده زن بميرد, زن از او ارث ميبرد ولي اگر
بعد از گذشتن عده طلاق
رجعي يا در عده طلاق بائن يكي از آنان بميرد, ديگري از او ارث نميبرد.
(مسأ له 2992) اگر مرد در حال
بيماري , زنش را طلاق دهد و پيش از گذشتن دوازده ماه قمري بميرد,
زن با چندشرط از او
ارث ميبرد: 1. در اين مدت شوهر ديگر نكرده باشد و در صورتي كه شوهركرده
باشد احتياط لازم اين است كه صلح
كند.
2. در اثر بي ميلي به شوهر مالي به او نداده باشد كه به طلاق
راضي شود بلكه اگر چيزي
هم به شوهر ندهد ولي طلاق به تقاضاي زن باشد, باز هم ارث بردنش اشكال
دارد و اگر زن به طلاق راضي شود
بنابر احتياط بايد با ورثه مصالحه كنند.
3. طلاق شوهر نبايد به قصد
منع او از ارث باشد.
4. شوهرادامه
مرضي كه در آن مرض زن را طلاق داده , بميرد خواه در اثر آن مرض
يا به جهت ديگر,
پس اگر از آن بيماري خوب شود و به علت ديگري از دنيا برود, ارث نميبرد.
(مسأ له 2993) لباسي كه
مرد براي زن خود خريده اگر چه زن آن را پوشيده باشد, اگر تمليك نكرده
باشد بعد از مرگ شوهر, جز مال شوهر است .
(مسأ له 2994) اگر زن و مردي
با ازدواج موقت به همسري يكديگردرآمده باشند از هم ارث نميبرند ولي
فرزندي كه از ازدواج
موقت به وجود ميآيد مثل فرزند ازدوج دائم , از پدر و مادرش ارث ميبرد.
مسائل متفرقه ارث
(مسأ له 2995) قرآن و انگشتر و شمشير ميت و لباسي را كه پوشيده ,
مال پسربزرگتر است و در لباسي كه تهيه كرده ولي نپوشيده است بنابر
احتياط بايد با ساير ورثه مصالحه كند و اگرميت از اين چهار چيزبيش
از يكي دارد احتياط آن است كه پسر
بزرگتر با ساير ورثه مصالحه كند و اگر ميت غير از اين اموال , اموال
ديگري ندارد بايد پسر بزرگتر با ساير ورثه بنابر احتياط مصالحه كند.
(مسأ له 2996) اگر ميت قرض
داشته باشد,چنانچه قرضش به اندازه مال او يازيادتر باشد, بايد چهار چيزي
هم كه مال پسر بزرگتر است
و در مسأ له پيش گفته شد, براي اداي قرض او صرف شود و اگر قرضش كمتر
از مال او باشد بايد از آن چهار
چيزي هم كه به پسر بزرگتر ميرسد به نسبت قرض با ساير ورثه بنابراحتياط
مصالحه كند.
مثلا اگر همه
دارايي او شصت تومان است و به مقدار بيست تومان آن از چيزهايي است كه
مال پسر بزرگتر است و
سي تومان هم قرض دارد پسر بزرگتر بايد در مقدار ده تومان از آن چهار چيز با
ساير ورثه مصالحه كند.
(مسأ له 2997) اگر وارث ميت
بداند همه دارايي ميت از درآمد نامشروع تهيه شده است , چنانچه صاحبان
آنها را بشناسند بايد به آنها برگرداند
و اگر صاحبان آنها را نميشناسد بايد با اجازه فقيه جامع الشرائط به
فقير بدهد (اگر ميت سيد نيست
به فقير غير سيد بايد داد) و اگر بداند كه دارايي ميت تركيبي ازدرآمد
مشروع و نامشروع است , بايد خمس آن را بدهد.
(مسأ له 2998) مسلمان
از كافر ارث ميبرد ولي كافر اگر چه پدر يا پسر ميت باشد از او ارث نميبرد.
(مسأ له 2999) اگر كسي يكي
از خويشان خود را عمدا و بناحق بكشد, از او ارث نميبرد ولي اگر از روي
خطا باشد مثل آنكه سنگ به هوا بيندازد
و اتفاقا به يكي از خويشان او بخورد و او را بكشد از او ارث ميبرد
و در ارث ديه قتل بنابر احتياط بايد با هم مصالحه كنند.
(مسأ له 3000) هرگاه بخواهند
ارث را تقسيم كنند, در صورتي كه ميت بچه اي داشته باشد كه در شكم
مادر است و در طبقه او وارث
ديگري هم مانند اولاد و پدر و مادر باشد, براي بچه اي كه در شكم است
و اگرزنده بدنيا بيايد ارث ميبرد,
سهم يك پسر را كنار ميگذارند و بنابر احتياط به اندازه يك پسر هم از
سهم ورثه كبار كنار ميگذارند
ولي اگر احتمال بدهند بيشتر است مثلا احتمال بدهند كه زن سه بچه
حامله باشد, بنابر احتياط سهم
سه پسر را كنار ميگذارند, و ما زاد سهم يك پسر از سهم ورثه كبار كنار
گذاشته ميشود و چنانچه مثلا
يك پسر يا يك دختر به دنيا آمد, زيادي را ورثه بين خودشان تقسيم
ميكنند.
(مسأ له 3001) اگر دو يا
چند نفر كه از هم ارث ميبرند در حادثه اي مثل زلزله ,آتش سوزي , تصادف ,
بمباران و غيره كشته شوند و در
مقارن بودن يا تقديم و تأ خير مرگ آنها ترديد داشته باشيم بدون آنكه
لحظه مرگ هيچكدام را بدانيم ,
در اين صورت از يكديگر ارث ميبرند و راه تقسيم ارث اين است كه فرض
شود هر يك از آن دو در لحظه فوت
ديگري زنده باشد و از دارايي وي به هنگام مرگش ارث ببرد, آنگاه
وارث زنده وي آنچه را كه ارث
برده به عنوان ميراث دريافت ميكند ولي هيچكدام از آنچه ديگري ارث
برده , ارث نميبرد.
مثلا اگر پدر و
پسري در يك سانحه بميرند و ندانيم كه يكي بعد از ديگري مرده يا با
هم مرده اند و پدر غير از
پسري كه با وي فوت كرده دختري داشته باشد و دارايي به جاي مانده از وي
900 هزار تومان باشد
و پسرش 600 هزارتومان دارايي و يك پسر داشته باشد, ابتدا فرض ميشود كه پدر
مرده وپسر زنده است و دو سوم
دارائيش يعني 600 هزار تومان ارث ميبرد كه اين مقدار به فرزندش يعني
نوه او منتقل ميشود و
بقيه كه 300 هزار تومان باشد حق دختر است .
سپس فرض ميشود كه پسر مرده و
پدر زنده است و يك ششم
دارايي فرزندش يعني 100 هزارتومان از وي ارث ميبرد كه به دخترش داده
ميشود و بقيه حق پسر پسر است .
پاورقي
1ـ يعني : خدايا بر محمد(ص ) و آل او درود فرست و ثواب اين نماز
را به فلاني (ميت ) برسان .
2ـ موارد ديگري نيز ذكر كرده اند
كه چون احتياط بين همه فتاوا ممكن نبود از آن صرف نظر كرديم .
3ـ مال اعم از مال منقول
و غير منقول و حق مانند حق قصاص يا حق خيار فسخ و امثال آنها است .
4ـ و در صورتي كه صغير باشند, احتياط ممكن نيست .